سمفونی هنر

باهم بخوانیم.باهم ببینیم. باهم گوش بدهیم.

سمفونی هنر

باهم بخوانیم.باهم ببینیم. باهم گوش بدهیم.

۵ مطلب با موضوع «سینما» ثبت شده است

جهان پهلوان تختی

پرسا حیدرگوی | پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۳۱ ق.ظ | ۰ نظر

دنبال رازی نگردید. به ادم ها برچسبی نزنید. ببینید تختی چجوری زندگی کرد دنبال این نباشید که چجوری مرد. تنها رازی که وجود داره اینه که: وقتی تختی زنده بود مردم کشتنش!


تختی روی تخت بیمارستان نشسته است و خبرنگار شروع به ضبط مصاحبه میکند: 

حرف شما برای مردم چیه؟

تختی: من روحا و جسما خیلی خسته ام و برای همیشه با کشتی خداحافظی میکنم!


بهرام توکلی با سبک خاص فیلمسازی اش نشان داد که از پس ساخت هرگونه فیلمی بر می اید و مهم تر از اون کارگردانی که وقتی فیلم هایش را روی پرده ی سینما میبینی احساس میکنی در رویا غرق شده ای!

در حواشی جشنواره فیلم فجر میشنیدم که همه میگفتن: بهرام توکلی تختی رو خیلی ادم ضعیفی نشون داده همه ناراضی بودند از اینکه چرا قهرمان زندگیشون انقدر خاکستری به تصویر کشیده شده .

زندگی تختی خاکستری بوده صفحه ی سیاهی که هرروز با عشق به مردم سفیدش میکرد و این خود مردم و کشور بود که هرروز دوباره صفحه ی سیاه تازه تری رو میکرد!

در هر حوزه ای همیشه قهرمان قهرمان نمیمونه این خاصیت پیروزیه که تو فقط میتونه طعمش رو بچشی اما تختی تنها ادمی بود که برای همیشه قهرمان موند و خواهد موند!

اهنگسازی فیلم و تدوین اونقدری خوب بود که وقتی به سالن کاملا خاموش سینما نگاه میکردم احساس میکردم واقعا این فیلم نیست و دارم لمسش میکنم.

افسوس میخورم و متاسفم از اینکه در جشنواره ی فجر این فیلم اونقدری که باید دیده نشد و یه جورایی شاید نادیدش گرفتند...


فیلم تختی ساخته ی بهرام توکلی اونقدر احساس برانگیز هست که برای مردم ساخته شده و این همون چیزی بود که غلامرضا تختی همیشه خواسته بود!

دیدن فیلم رو شدیدا پیشنهاد میکنم.


  • پرسا حیدرگوی

باشگاه مشت زنى

پرسا حیدرگوی | چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۶:۵۱ ب.ظ | ۰ نظر

منو بزن هرچى محکم تر بهتر!

عقیده ى تایلر خودویرانگرى بود ساختن یک باشگاه مشت زنى اما مشت زنى به خود.

درست یک رابطه ى دو طرفه، زخمى شو اما جرئت بدست بیار. تمامیه کسانى که کنار هم جمع شدند و قدرت بدست اوردن شغل هاى ساده اى داشتن که مجبور به حرف شنوى از رییس خود بودند حتى بعضى دچار افسردگى مثل باب؛ درد میتونه همه چیز رو درمان کنه میتونه از ادما خود واقعییشون رو بیرون بکشه تنها یک قدم لازمه،یک موجود خیالى که با واقعیت جریان گرفته دیده نمیشه اما باورش میکنند درد تو مشت هرکسى وجود داره میتونه شدت بگیره و به جاى خالى شدن تو شیشه یا دیوار روى صورت کسى تخلیه شه ،مثل یک جور داد و ستد یک مشت درد از من براى و از تو براى من و در اخر وحدت و صمیمت .

شاید هرکدوم از ما در زندگیه خود به یک تایلر نیازمند باشیم تا بتونیم در مقابل واقعیت زندگیه خود بایستیم و به صورتش مشت بزنیم!


باشگاه مشت زنی به کارگردانی دیوید فینچر کارگردان مورد علاقه ام که بیشتر راجبش حرف خواهیم زد.

اگر این فیلم رو ندیدید حتما بهتون پیشنهاد میکنم!



  • پرسا حیدرگوی

سکانس تاثیرگذار "متری شیش و نیم"

پرسا حیدرگوی | سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۲۴ ب.ظ | ۱ نظر

 

 

 

 

  • پرسا حیدرگوی

از عصبانی نیستم تا متری شیش و نیم!

پرسا حیدرگوی | سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

من نویدم این اسمیه که بابای خدا بیامرزم برام گذاشته و مامانم روم گذاشته. نوید یعنی : مژده یعنی پیغام خوش یعنی چیزیکه موجب شادیه. از بچگی یاد گرفتم روی پای خودم بایستم و بجنگم. 

قبل از سر و صدای عصبانی نیستم با خواستی بخوابی شمعارو خاموش کن میشناختیمش!

نوید عصبانی نیستم ادم احساساتی بود که میشد باهاش خندید هم میشد ازش ترسید...تا اونجا خوب بود و شناخته شد. کسی اومده که داره خوب بازی میکنه. بعد با نقش بامزه اش در سیزده که دیگه خبری از ادمی جدی و عصبانی نبود . پس نوی محمد زاده چه قدر خوب تونست متفاوت ظاهر باشه. میرسیم به ناهید نقشی معمولی که هرکسی از پسش برمیومد و به نظر من برای نوید کم بود.نقشی که کاملا بهش میخورد و اندازه ی تنش بود خسروی خشم و هیاهو بود که تو سکانس دادگاه با حرکات معروف دستش تونست در اوج محبوبیت تبدیل به منفورترین ادم بشه. همه ی کارگردان های خوب همه ی نقش های خوب به سمت نوید اومدند.

ابد و یک روز و متفاوت ترین نقشش و یک مجنون در لانتوری که مو به تن ادم سیخ میشد با حرکات چشمش موقع قصاص. از یه جای به بعد بازیگر محبوبم نبود و از اینکه هنوز برای همه انقدر جذابه تعجب میکردم. دیگه تازگی نداشت بدون تاریخ بدون امضا تکرار نوید بود. نوید همیشه خوب بود اما این خوب بودن فقط هی تکرار شد تا هومن سیدی با مغزهای کوچک زنگ زده به ما فهموند نوید محمد زاده از پس هرنقشی برمیاد و حالا بیاین واقعا باور کنیم که بهروز وثوقی اینجا وجود داره.باز هم راضی نبودم با ابنکه بازیش تو مغزها بی نقص و عالی بود . متاسفانه موفق به دیدن سرخپوست نشدم اما متری شیش و نیم!

از وقتی از سالن بیرون اومدم با خودم گفتم چطور یه ادم از پله ی دهم پرید نوک برج!

در کنار اینکه فیلم فوق العاده بود و کاش سینمای ایران روستایی های بیشتری داشته باشه 1اما این بار نوید واقعا نوید بود و مطمئنا هنوز هم چیزهایی داره که مارو غافلگیر کنه....!

  • پرسا حیدرگوی

اخرین جوکر

پرسا حیدرگوی | سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۲۴ ق.ظ | ۰ نظر

قبل از دیدن مستند زندگی "هیث لجر" با شایعاتی در مورد اینکه نقش جوکر باعث خودکشی کردن هیث شده فکر میکردم ذاتا ادم افسرده و غمگینی بوده اما بعد از دیدن فیلم مستند "I AM HEATH LEDGER" که پیشنهاد میکنم حتما این فیلم رو ببینید متوجه شدم که کاش همه ی ادم ها میتونستن به اندازه ی هیث خودشون باشن اونقدری که خالص که حتی هیث لجر میدونسته که زمان زیادی برای زندگی نداره. عادت همیشگی هیث لجر عکس گرفتن و فیلمبرداری کردن بوده. اون هر لحظه ای رو ثبت میکرده و گاهی روی عکس های چاپ شده نقاشی میکرده. اولین نقشی که موفق به گرفتنش شده فیلم 10things i hate about you بوده که پیشنهاد میکنم اگر اهل فیلم های کمدی عاشقانه   های اسکولی هستید ببینید. 

در مورد هیث میگویند: بعضی ادما بزرگتر از اونن که این دنیا جا داره!

اما بیشتر از همه چیزی که میخوایم بدنیم در مورد نقش هیث لجر در فیلم شوالیه تاریکی کریستوفر نولان هست.

نقشی که خیلی باهاش خو گرفته بوده اما اعتقاذدی ندارم که تو جنگ بین هیث و جوکر هیث بازنده باشه.

قبل از شروع نقش هیث قرص ها ارامبخش مصرف میکرده برای اینکه بتونه بخوابه و همیشه هم میگفته که اصلا این قرص هارو دوست نداره.

دوماه وقت برای شروع فیلمبرداری بوده که هیث شش هفته خودش رو تو خونه حبس میکنه و تلاش میکنه در نقش فرو بره. مثل مجنون ها راه میرفته و سعی داشته صداش رو پیدا کنه چون به اعتقادش نفس داخل صدا خیلی مهم بوده. 

هیث لجر تونست بدون تقلیدی از نقش جوکر جک نیکلسون برای همیشه خنده هاش رو و جمله ی معروف "are you serious?" رو ماندگار کنه.

یکی دیگه از فیلم هایی که از هیث لجر دیدم candy هست که این رو هم خیلی زیاد پیشنهاد میکنم و درموردش خواهم نوشت.

دلم میخواست با هیث لجر شروع کنم و از روحیه ی کاملا مثبتش حرف بزنم از اینکه هرلحظه از زندگیش رو ثبت کرده .

  • پرسا حیدرگوی